تاریخ انتشار :سه شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ ساعت ۱۴:۵۶
جالب است ۰
یک اقتصاددان تشریح کرد:

۵ اقدام برای مدیریت بازار ارز

توسعه پیمان‌های پولی چند جانبه، راه‌اندازی مراکز مالی بین‌المللی، تبدیل سپرده‌ها به اوراق ارزی، ایجاد سازوکار انگیزشی برای تخصیص ارز صادرکنندگان و دخالت بانک مرکزی بازار، راهکارهای پیشنهادی معاون اقتصادی اسبق بانک مرکزی برای مدیریت بازار ارز است.
۵ اقدام برای مدیریت بازار ارز
به گزارش پایگاه خبری سرمایه گذاری آنلاین،در بخش اول مصاحبه با اصغر ابوالحسنی، اقتصاددان و معاون اقتصادی اسبق بانک مرکزی به وضعیت ارزی و اقتصادی کشور در دوران تحریم‌‌ سال‌های 90 و 91 و اقدامات دولت برای کنترل بازار ارز و تحریم‌ها و همچنین سیاست‌های کنترل بخش تقاضای ارز پرداختیم.

در بخش دوم علاوه بر مدیریت بخش تقاضا، سیاست‌های بخش عرضه ارز، به کارگیری ابزارهای جدید مالی و ساختارسازی برای حوزه ارز پرداختیم که متن کامل آن را در ادامه می‌خوانید:

فارس: معتقدید بانک مرکزی باید دخالت کند؟

ابوالحسنی: چه بانک مرکزی و چه نظام بانکی و چه دولت، باید به نحو صحیح و علمی دخالت کنند. به طوری که مردم احساس کنند اینها حضور دارند. مردم احساس کنند بازار رها نیست. مردم این را اطمینان پیدا کنند که اگر خریدند فردا ممکن است ارزان‌تر شود و یا حداقل تثبیت شده است. یک بخش این است و یک بخش دیگر این است که از ابزارهای متنوع موجود استفاده کنیم. آن هم این است که ما بتوانیم با کنترل نوسانات و دخالت‌های به‌جا و به موقع، به فعالان اقتصادی این اطمینان‌بخشی کنیم که اگر یک روند افزایشی را می‌دیدند، از این به بعد تثبیت و یا رو به پایین خواهد بود.

راهش را در زمانی که سیاست‌های عرضه ارز را توضیح می‌دهم، می‌گویم. بخش دیگر مدیریت تقاضای ارز برای قاچاق و بازار غیررسمی. آن هم در زمان‌هایی که وضعیت عادی است، قاچاق‌چی ممکن است خیلی ورود به بازار ارز نکند. با طرف مقابل در آن طرف مرز به صورت اعتماد کالا را جا به جا کند. اما مواقعی که قیمت در نوسان است. این طرف هم قاچاق‌چی مورد تعقیب هستند، به طور طبیعی اینها باید به صورت کش و فیزیکی و یا نقد پرداخت کنند. این یعنی فشار به بازار نقد ارز. پس باید قاچاق کالا را کنترل کنیم. قاچاق در این مرحله می‌تواند به بازار ارز فشار بیاورد. یک بخش‌هایی هم داریم.

فارس: با توجه به افزایش شدید نرخ ارز، آیا قاچاق کالا همچنان صرفه اقتصادی دارد؟

ابوالحسنی: تا زمانی که ارز را به صورت ترجیحی و حتی 3800 تومان و 4200 تومان عرضه می‌کنیم و تا زمانی که انرژی در این طرف و آن طرف مرزها دارای قیمت‌های متفاوتی است و تا زمانی که با آربیتراژ می‌شود عمل کرد، باید مواظب قاچاق کالا و امثال آن باشیم. الان با وضعیتی که وجود دارد و دولت مجبور است ارز ارزان‌تر به برخی کالاها بدهد، باید منتظر قاچاق کالا از داخل به خارج از کشور باشیم. در واقع قاچاق از داخل به خارج.

فارس: یک پیشنهادی مطرح شده که حساب پایه یورو راه‌اندازی شود و افراد چه به صورت ارزی و چه ریالی، سپرده‌گذاری کنند و در بازه زمانی مشخصی معادل ارزی دریافت کنند.

ابوالحسنی: این مساله را در بخش توضیح سیاست‌های عرضه ارز، عرض می‌کنم که جواب سوال شما داده خواهد شد. جمع‌بندی بحث من در حوزه تقاضای ارز این است که مدیریت تقاضا در بازار ارز بسیار مهم است. ما باید کاری کنیم که در ثبت سفارش‌ها، گروه بندی کامل شود، در خدمات گروه بندی کامل شود. در مدیریت قبلی تحریم‌ها جنگ روانی را ما برنده شدیم. یعنی بالاخره توانستیم بازار را مدیریت کنیم و در بخش هسته‌ای هم دانشمندان ما توانستند، غنی‌سازی 20 درصد را انجام دهند. خوب فضای اینها آماده شد، دراقتصاد مقاومت شد، 20 درصد غنی‌سازی انجام شد و آنها حاضر شدند پای میز مذاکره بیایند.

فارس: واقعا دلیل آن چیست؟ نرخ ارز در آن دوره که انواع و اقسام تحریم‌ها بر کشور اعمال شد، پس از چند ماه در یک سطحی تثبیت شد اما چرا در دوره اخیر تصویری از تثبیت نرخ ارز وجود ندارد و معلوم نیست قیمت ارز در چه سطحی تثبیت خواهد شد؟

ابوالحسنی: مهمترین هنری که وجود داشت، هماهنگی در تیم اقتصادی دولت بود. وزارت صنعت، معدن و تجارت در کنار وزارت اقتصاد و هر دو در کنار بانک مرکزی و سایر وزارتخانه‌های اقتصادی با هم هماهنگ عمل می‌کردند. هم‌اکنون نیز این هماهنگی نیاز است. تا نباشد بانک مرکزی به تنهایی حریف نمی‌شود. بنابراین یک تیم اقتصادی منسجم و قوی و یک رهبری اقتصادی نیاز است. آن دوره نظام اقتصادی ارزی متمرکز شد بر بخش مدیریت تقاضا از یک طرف و عرضه ارز را متناسب با تقاضا انجام می‌داد، نه اینکه عرضه ارز را متناسب با خواست بخش سفته‌بازان و یا هر تقاضای غیرواقعی دیگری انجام دهد. البته در آن دوره هم اشتباهاتی در سیاست‌گذاری وجود داشت اما به سرعت سیستم متوجه می‌شود و خودش را بازآوری و بازپروری می‌کرد و الان هم نیاز است.

مثلا یک زمانی نظام تصمیم گرفت سکه و ارز را پیش‌فروش کند. بعد بلافاصله متوجه شد که این سیاست اشتباه است و به سرعت متوقف کرد. اما در دوره فعلی از تجربه قبل درست گرفته نشد. وقتی جواب نداد در این دوره می‌شد مورد استفاده قرار نگیرد. ماهیت اقتصادی و نظام ارزی کشور تفاوتی با قبل نکرده است. ماهیت دشمن هم همان است و فقط تاکتیک‌های دشمن عوض شده است. ضمن اینکه سه بخش از آن چهار بخش نیست یعنی فقط یک نوع تحریم و آن هم تحریم آمریکا را داریم.

* برای صادرکننده باید انگیزه ایجاد کرد

در بخش عرضه ارز چند عرضه کننده ارز داریم که باید هر یک از اینها را مدیریت کرد. در بخش عرضه ارز، یک بخش مقام پولی یا بانک مرکزی است. عرضه کننده ارز که دولت است یا مقام پولی است چون 50 درصد از سهم بازار را در عرضه ارز در اختیار دارد باید مواظب باشد بازار ارز دست خارج نشود. نباید به گونه‌ای باشد که عرضه کننده ارز یک قیمتی مدنظر داشته باشد و خودش بازار را به آن سمت هدایت کند. به صورت قانونی بازار ارز ایران باید شناور مدیریت شده باشد. در عین حال که شناور است باید مدیریت شده باشد. به نظر می‌رسد در بخش مدیریت بازار ضعف داریم. قیمت دوم صادرکنندگان غیرنفتی اعم از کالاها و خدمات هستند. اینها را با زور نمی‌شود آورد در بازار. برای صادرکنندگان باید انگیزه ایجاد کرد. تعهدسپاری خوب است اما کافی نیست. باید منافع شرکت‌ها با این موضوع درگیر شود و همخوانی داشته باشد و الا تلاش می‌شود اما عرضه‌ای نمی‌شود.

فارس: چطور باید منافع را همخوان کرد؟

ابوالحسنی: منافع وقتی همخوان خواهد شد که شما تقاضا و عرضه را مدیریت کنید تا ارز در یک قیمتی تثبیت شود و وقتی تثبیت شد و ابزارهای جدیدی برای مدیریت بازار ارز به کار گرفته شد و عرض خواهم کرد، یک انگیزه حداقلی برای آنها بگذارید. مثلا معافیت‌های مالیاتی و یا کاهش سهم از هزینه خدمات تامین اجتماعی. انسجام اقتصادی که می‌گویم اینجاست. مجوزهای یکه می‌خواهد بگیرد، تسهیلات و هزینه‌ها را در نظر بگیریم و صادرکننده را تشویق به عرضه ارز کنیم. با بگیر و ببند نمی‌شود.

فارس: یعنی معتقدید سیاست‌های ارزی در جهت کاهش و تثبیت نرخ ارز باشد تا صادرکننده به سمت فروش ارز در بازار آزاد نرود؟

ابوالحسنی: من نقطه اول و کلیدی را تثبیت نرخ می‌دانم. بعد از تثبیت، این انگیزه‌های غیرنفتی‌ها و امثال آن را بیاورید و هر مقدار که عرضه کردند، اگر بازار کاهش نرخ داشت، بانک مرکزی همراهی کند و اگر کاهش نیافت، نابسامانی‌های عدم تثبیت نرخ ارز را باید از بین ببرد. آنچه که مردم را اذیت می‌کند نابسامانی‌های قیمتی است.

اما سومین قسمتی که فراموش کرده‌ایم، آوردن ارزی است که نزد مردم قرار دارد. این بخش، بخش عمده‌ای است. من عدد و رقم نمی‌توانم بگویم. همه اعدادِ 10 میلیارد و 20 میلیارد و 30 میلیارد را برآوردی و غیرقابل اتکا می‌دانم. اما مهم آن است که بخش زیادی از ارزی که عرضه شده در دست مردم است. این را چگونه برگردانیم. باید چند کار انجام داد و اولین کار این است که مردم را مطمئن کنیم ارز چه دست خودشان باشد و چه دست سیستم بانکی، گویی دست خودشان است. یعنی اگر دارنده ارز، ارز را نزد سیستم بانکی قرار داد، بداند که هر لحظه که خواست بتواند آن را بردارد. یک عدم اطمینانی ایجاد شده که با صرف اینکه بانک مرکزی بگوید ما تضمین می‌کنیم، کفایت نمی‌کند. مردم باید در عمل آن را حس کنند.

فارس: آقای دکتر یک دلیل این عدم اطمینان، ریشه در اتفاقات سال 90 دارد که تعدادی از سپرده‌گذاران ارزی به بانک مراجعه کردند و ارز‌شان را خواستند اما بانک گفت فقط ریال می‌دهیم و آن هم با قیمت 1226 تومان. چند ماه این وضعیت وجود داشت.

ابوالحسنی: آن شرایط تا وقتی بود که نرخ ارز در بازار آزاد تثبیت نشده بود. یک‌دفعه یک شوک قیمتی بازار را به سمت 2900 تومان و بیش از 3 هزار تومان برد. وقتی نرخ تثبیت شد، دیگر بانک‌ها آن مشکل را نداشتند و به سپرده‌گذاران ارزی، ارز پرداخت می‌کردند. دولت در حال تدوین نظام مدیریتی عرضه و تقاضا بود، این اشکالات وجود داشت. دوباره از زمانی که نرخ ارز به هم خورده است، این نااطمینانی به وجود آمده است. چون بانک نمی‌داند با چه نرخی ارز تامین کند. انگیزه ایجاد می‌شود پولی که مردم گذاشته‌اند باز پس نگیرند.

فارس: چارچوب جدیدی باید برای آن تدوین شود؟

ابوالحسنی: قوانینی در حد آیین‌نامه نیاز است. بیشتر عمل می‌خواهد. اولین اقدام این است که افرادی که پول‌شان را در بانک می‌گذارند در هنگام مراجعه، اگر ارز خواستند، هر طوری بود و حتی اگر لازم شد رئیس شعبه از صرافی ارز بگیرد، باید ارز تهیه و بازپرداخت کند.

* باید روحیه و توان صرافی‌ها را بازسازی کرد

فارس: یعنی در صورت مطالبه ارز، بانک باید 100 درصد ارز بازپرداخت کند؟

ابوالحسنی: بله. اگر ارز خواست، بانک باید ارز بدهد. دومین اقدام، اگر فردی آمد و ارز نخواست و ریال خواست. بر مبنای چه نرخی ریال به او باید بازپرداخت کرد؟ حق است معادل ریالی قیمت روز را به او بدهیم. چون اگر به جای بانک در صندوق خانه گذاشته بود، می‌توانست آن را به قیمت روز بفروشد. سوم، سیستم بانکی و صرافی باید منسجم شوند. یعنی باید کنار هم باشند. نه فقط صرافی‌های منتسب به بانک‌ها.

ما متاسفانه در یک دوره‌ای صرافی‌ها کنار گذاشته شدند و این بدترین اقدامی بود که می‌توانست انجام شود. در دوران تحریم صرافی‌ها کمک بزرگی به نظام و کشور کردند. اصلا اگر کمک هم نمی‌کردند اینها واحد اقتصادی هستند و مجوز فعالیت به آنها داده‌ایم. وقتی این فعالیت را ببینید، اختلال به وجود می‌آید. به نظرم باید از صرافی‌ها دلجویی شود. منظورم البته صرافی‌های غیرمجاز نیست. صرافی‌های مجازی که کمک کرده و بر اثر تصمیمی نابخردانه جلوی فعالیت آنها برای مدتی گرفته شد، باید کاری کرد که بازسازی روحیه و قدرت توان پیدا کنند.

* امکان تبدیل سپرده‌های ارزی به اوراق ارزی با مزیت

در عرضه ارز باید کاری کنیم که پول‌های در دست مردم برگردد. برای بازگشت، چند راه وجود دارد. اول همانطور که گفتم اطمینان از بازگشت پول. دوم، سود سپرده ارزی قابل اعتنا و قابل رقابت با سایر بازارها باشد. سوم، پولی که آنجا گذاشته‌اند، بانک بتواند به ازای آن اوراق ارزی منتشر و به سپرده‌گذار ارزی بدهد. سپرده‌گذار ارزی این اوراق را می‌تواند به عنوان وثیقه تسهیلات استفاده کند.

فارس: با این کار ماندگاری سپرده ارزی هم بیشتر می‌شود.

ابوالحسنی: بله. غیر از این کار، می‌گویید این اوراق ارزی را با چند کشور به صورت ارزهای محلی پیمان ارزی ببندید. براساس این پیمان ارزی، دارنده اوراق ارزی بتواند ارز اوراق خود را در آن کشورها تبدیل به ارز کند. اگر هم فرد نخواست، به راحتی اوراق را به بانک ایرانی می‌دهد و سپرده ارزی را دریافت می‌کند.

فارس: این چارچوبی که شما می‌گویید در واقع شبیه به اوراق گواهی ارزی است.

ابوالحسنی: بله اما قوی‌تر و به‌روز‌تر. فرد توکن ارزی را به ترکیه می‌برد. باید شعبی را هماهنگ کنید که اگر فرد اوراق را ارائه کرد و به ازای آن تقاضای لیر کرد، بانک به او لیر بدهد. با این کار دیگر مسافر نیازی به دریافت اسکناس ارز در داخل کشور ندارد. برای واردکننده هم همین‌طور. نیازی نیست واردکننده ارز خود را به داخل کشور بیاورد. ارز در حسابی نزد یک بانک خارجی است. بانک ایرانی به ازای آن ارز بتواند تسهیلات با شرایط ویژه به او بدهد. اگر صادرکننده تصمیم گرفت ارز را به واردکننده بدهد، با این شرایط به راحتی می‌تواند. اینها مدل می‌خواهد، نشستن و فکر کردن می‌خواهد.

من می‌گویم منافع افراد دارای ارز را به منافع نظام ارزی و بانک و صرافی ترجیح دهیم. اگر این کارها را انجام دهیم، دیگر دلیلی ندارد کسی ارز در خانه نگه دارد. مقامات پولی باید با روش‌های مختلف در بازار حضور داشته باشند. یعنی نیازی به تغییر بخشنامه نیست بلکه باید ساختارسازی کرد.

* مراکز مالی بین‌المللی (IFC) در ایران باید راه‌اندازی شود

فارس: یک مساله‌ای که در اینجا وجود دارد این است که برخی دارندگان ارز، با هدف سوداگری ارز دارند و می‌خواهند از بازار سود کسب کنند. بنابراین فکر می‌کنم نیازی به این نداریم که پیشانی افراد را بخوانیم و به درب خانه آنها برویم. ما باید به‌گونه‌‌ای سیاست‌گذاری کنیم که نفع افراد در این باشد که ارز را سپرده‌گذاری کند. چرا باید فرد ارز را در خانه نگه دارد در حالی که قاچاق محسوب می‌شود.

ابوالحسنی: در قسمت قبلی راهکارهایی مطرح کردم. راه‌اندازی مراکز مالی بین‌المللی در کشورهایی که به این سمت رفته‌اند جواب داده است و در منطقه ما هم برخی کشورهای عربی در این زمینه کار کرده‌اند. در دوران‌های تحریمی هم این مراکز می‌توانند موثر باشند. ما با کشورهایی مثل چین، روسیه، ترکیه، برخی کشورهای عربی و آفریقایی می‌توانیم مراکز مالی بین‌المللی مشترک را که اساسا بخش خصوصی کشورها با یکدیگر همکاری می‌کنند، در مواقعی که اضطرار پیدا می‌شود، مبادلات کالایی و خدمتی را از مسیر این نهادها انجام می‌دهیم. به تدریج و پس از 5 سال، 10 سال بعد از آغاز به کار این مراکز مالی فعالیت آنها در منطقه جا می‌افتد.

بنابراین باید برای این ساختار باید سازوکار طراحی کنیم و مجوز بدهیم. اگر تاریخچه IFC ‌ها را بررسی کنیم می‌بینیم که ایران از سال 1318 به دنبال راه‌اندازی آن بوده اما تاکنون به انجام نرسیده است.

در این زمینه دولت باید قوانین و مقررات حاکم بر این نهادها را تدوین و بر فعالیت آنها نظارت کند. با رعایت همه جوانبی که سوءاستفاده نشود، کشورهای مختلف این نهادها را دارند و تقریبا همه کشورهای توسعه یافته دارند و بسیاری از کشورهای در حال توسعه هم دارند. این نهادها کمک‌هایی را به کشور می‌کند که از روش‌های دیگر امکان‌پذیر نیست.

می‌تواند مراودات مالی را به صورت Gold Base (طلامحور) و حتی الماس محور و امثال آن، براساس توافق با طرف مقابل انجام شود. راه دیگر این است که ایران با دیگر کشورها مبادلات مالی با ارزهای محلی را راه‌ بیاندازد. کار با ارزهای محلی سابقه طولانی دارد ولی مشکل در پوشش ریسک بوده است که البته باید برای آن فکری کرد و راه‌حل وجود دارد. اگر بتوانیم در نرخ ارز تثبیتی ایجاد کنیم می‌توانیم ریسک را پوشش دهیم.

*پیمان پولی چندجانبه آثار بهتری نسبت به پیمان های دوجانبه دارد

فارس: از سال 89 قرار بود پیمان‌های پولی یا همان کار با ارزهای محلی که عنوان کردید، اجرا شود اما تاکنون به مرحله کار چندانی برای آن نشده است.

ابوالحسنی: تفاهم‌نامه‌هایی امضا شده و کار هم جلو رفت در سال‌های 90. آن زمان برخی کشورها چون به آمریکا نزدیک بودند، مبنا را روی دلار گذاشته بودند و عقیده داشتند ریال نوسان دارد و پول آنها با دلار نوسان کمتری دارد و به همین دلیل به دنبال این این بودند که ریسک را به طور کامل به ریال منتقل کنند. اما اکنون دلار در حال رخت بر بستن است. ارزهای مبنا می‌تواند یوان، روبل روسیه و یورو باشد و کشورها در حال حاضر علاقه‌مند هستند از دلار دور شوند. کشورهایی که در آن زمان برای پیمان پولی نمی‌آمدند، الان خودشان دچار مشکلاتی شدند.

البته من پیمان پولی دوجانبه را توصیه نمی‌کنم. پیمان پولی چندجانبه اثرات بهتری دارد. پیمان پولی چند جانبه، در کنار آن راه‌اندازی مراکز مالی بین‌المللی و از طرف دیگر ایجاد ارزهای ملی دیجیتال، از این قلّه بحران ارزی عبور خواهیم کرد. کارهای سختی در پیش داریم ولی باید شروع کرد.

فارس: این مراکز مالی بین‌المللی در شرایط تحریم چگونه در شرایط تحریم می‌توانند به کشور کمک کنند؟

ابوالحسنی: نمی‌خواهم روش اجرایی آن را باز کنم. اما اگر راه بیافتد خاصیت‌هایی دارد که به راحتی می‌توانند بدون اینکه پولی جابه جا بشود از مسیر آنها نقل و انتقالات صورت بگیرد.

https://sarmayegozarionline.ir/vdcftcdm.w6dttagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما